زندگی عاشقونه مازندگی عاشقونه ما، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
عشقم محمد امین عشقم محمد امین ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره
نفسم ثمین نفسم ثمین ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

امین و ثمین عزیزم

من یه مادرم با یه دنیا خاطره مادرانه😊

7 ماهگی شاه پسرم

خوشگل مامان سلام 7 ماهه شدی...آخ جوووووووووووووووون باورم نمیشه 7 ماه از مامان شدن من میگذره...نمیدونم تو این مدت تونستم برات مادر خوبی باشم یا نه...   جیگر مامان...مروارید دار شدی...مبارکته....البته یه لنگس و خیلی هم چوچولویه...خیلی دوسش دارم در تدارک وسیله های آش دندونیت هستم... گل پسرم دیروز رفتیم مرکز بهداشت و متاسفانه رشد این ماهت زیاد خوب نبوده... دیگه غذا هم خوب نمیخوری... البته امیدوارم همه اینا به خاطر دندون در آوردنت باشه... و یه چیز با مزه اینکه موقعی که میخاستن وزنتو چک کنن رو ترازو نشستی و با دستات لبه هاشو گرفتی..خیلی صحنه با حالی بود... عسلکم خیلی خیلی دوست دارم... ...
28 خرداد 1392

شیرین کاری های قند عسلم

گل قشنگم سلام الان تو ماه 7 ام زندگیت هستی...0.5 ساله ی مامان شیطون بودی شیطون تر شدی....وقتی غذا میدم بهت تف میکنی و بعدش به خاطر کارت میخندی... با دهنت کلی صداهای عجیب و غریب در میاری...لپاتو باد میکنی...لبات و باز و بسته میکنی و صدای ترکیدن حباب درمیاری...حتی امروز یه لحظه حواست به من نبود و پشت سر هم با...با...با...میگفتی(منم جلوی خودمو گرفتم تا جیغ نزنم و قضیه چن وقت پیش تکرار نشه... ) الان تنها مشکلی که داریم ...مشکل خوابته...موقع خواب همش غر میزنی و با اینکه خوابت میاد دوست داری بازی کنی...شکر خدا سالمی و سلامت..میدونم این روزا میگذرن و من دلم برا لحظه لحظه این دوران شیرین تنگ میشه... نفسم دوست دارمممممممممممم   ...
21 خرداد 1392

خدا جونم شکرت

جوجو کوشولوی من سلام امروز شما دقیقاااااا 6 ماه و 16 روزه شدی...قربون قد کشیدن گل عشقم برممممم.... عزیز دل مامان 6 ماه و 3 روزه بودی که اولین کلمه زندگیت رو گفتی هرچند مفهومش و نمیدونستی بابا...دوبار گفتی...پشت سر هم...ساده اما شیرین...با همین کلمه یه دنیا ذوق و هیجان رو به من و بابایی هدیه کردی...بابایی انقد خوشحال شد که شما از شدت ذوقشون ترسیدی و دیگه هیچ کلمه ای تا امروز نگفتی از دست بابایییییییی مامان جونی شما از اولین روز ماه مبارک رجب فقط و فقط شیر خودمو خوردی...امروز 22 روزه...خدا رو هزاران بار شکر که نعمت شیر دادن به فرشته کوچولومو از من دریغ نکرد...بابت این قضیه بی نهایت خوشحالم... وکلی خوشحالی دیگهههههههههههه ...
12 خرداد 1392
1